جدول جو
جدول جو

معنی محمد ناطق - جستجوی لغت در جدول جو

محمد ناطق(طِ)
محمد شفیع (میر سید...) اصلا از سادات اصفهان است و در ولایت دکن (هندوستان) تولد یافته وبا شیخ محمدعلی حزین در شاه جهان آباد معاشرت داشته وبه روایت سیدعبدالله شوشتری ’در کمال سلامت نفس و استغنای طبع و تعفف و قناعت به تحصیل مشغول و از صحبت ابنای زمان متوحش است... و شعر او در اغلب به تتبع حافظ شیراز است’. او راست:
نکنند اهل هنر هیچ به دنیا هوسی
پنجۀ باز نشد وا به شکارمگسی
راه بیهوده عبث این همه هرسو مشتاب
خدمت پیر مغان کن که به جائی برسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ)
محمد (آقا...) اصفهانی. آذر در آتشکده آرد: ’برادر آتقی صهباست. جوانی است مهربان و اکثر اوقات در اصفهان مأمن بود’. مؤلف نتایج الافکار وفات وی را در قرن دوازدهم نوشته است:
نیست در کنج قفس حسرت گلزار مرا
الفتی هست به مرغان گرفتار مرا.
آهسته کشم آه ز جور تو مبادا
پیکان تو از سینۀ افکار برآید.
به باغی داشت مرغی این ترانه
که دور از گل قفس به ز آشیانه.
(از آتشکدۀ آذرچ شهیدی ص 421) (از نتایج الافکار ص 729) (از فرهنگ سخنوران ص 601)
لغت نامه دهخدا